«خاطره ای از آقای محمد اکبریان از رزمندگان پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر و شهید احمد محمدی از شهدای پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر دشتغران» 📚منجی ناشناخته📚

«خاطره ای از آقای محمد اکبریان از رزمندگان پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر و شهید احمد محمدی از شهدای پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر دشتغران»
📚منجی ناشناخته📚
«محمد اکبریان»
بعد از عملیات مسلم بن عقیل در ارتفاعات شهر مندلی سومار مسئول اورژانس بودم و شهید احمد محمدی معاون اورژانس بود. عراق پاتک های زیادی میزد. در یکی از شب ها با یکی دیگر از رزمندگان در سنگرِ محل استراحت بودیم. ساعت حدود یازده شب بود که باران هم می آمد؛ دیدم صدایی برخاست. بیرون رفتم، دیدم که از یک خودروی پی ام پی یک روحانی جوان و یک خدمه نفربر پیاده شدند و جلوی سنگر ایستادند. گفتم: از کجا می آیید؟ اظهار داشتند: میرویم شهدایی که بر زمین مانده اند و در دسترس عراقیها قرار دارند را جمع آوری کنیم. به آنها تعارف کردم که بیایید چای بخورید و بعد بروید. بعد از خوردن چای که بیرون رفتند، ما هم جهت خوش آمدگویی پشت سر آنها از سنگر خارج شدیم. آن دو نفر بعد از خداحافظی با خودرویشان رفتند. در همین حین که ما برای بدرقه آنان بیرون از سنگر بودیم، سنگر ما که با کیسه های پلاستیکی پر از خاک درست شده بود، بر اثر باران، کیسه ها خیس خورده و یک باره فرو ریخت و در همین حین، خودروی پی ام پی هم ناپدید شد.
این برای ما خیلی تعجب آور بود. چرا که اطراف ما قابل رفت و آمد نبود و اینکه این پی ام پی و آن افراد از کجا آمده بودند برای ما سؤال بود و آمدن آنها باعث نجات ما شد تا در زیر کیسه های خاک سنگر دفن نشویم. لازم به ذکر است سنگری که سالن اورژانس بود، جداگانه در همان نزدیکی ما بود که مجروحان بسیار زیادی را به آنجا می آوردند و پس از مداوای اولیه و بستن زخمها و جلوگیری از خون ریزی، سریع به پشت جبهه منتقل می شدند.
در یکی از شبها مجروحی داشتیم که بر اثر انفجار نارنجک که دشمن در داخل سنگرش انداخته بود به سختی مجروح، پایش قطع و خون زیادی از او رفته بود. چون آتش دشمن زیاد بود امکان انتقالش نبود لذا با خودروی پی ام پی به سراغش رفتیم. به سختی حرف میزد و سفارش میکرد که امام را تنها نگذارید. سن او حدود هشتاد سال بود و با اشاره دست می گفت: تعداد هشت بچه دارم. این نمونه ای بود از حبیب ابن مظاهرهای دفاع مقدس ما که با ایثار آنان پیروز شدیم.
🔶عمليات مسلم ابن عقیل در تاریخ ۱۳۶۱/۷/۹ در غرب سومار، ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق با رمز یا ابوالفضل العباس (علیه السلام) انجام شد.
🔷پاسدار شهید احمد محمدی فرزند غلامحسین متولد ۱۳۴۱ از شهدای پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر روستای دشتغران طبس که پس از چندین مرتبه حضور در جبهه در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۱۵ در عملیات پاکسازی کردستان به شهادت رسید.
🔶محمد اکبریان فرزند قاسم متولد ۱۳۲۶ از رزمندگان پایگاه مقاومت بسیج شهید باهنر دشتغران طبس که از طریق بسیج سپاه به جبهه اعزام و بیشتر در اورژانس خط و مداوای مجروحین فعالیت داشته است.هم اکنون ایشان بازنشسته بهداشت و درمان می باشند.
پربیننده ترین
آخرین اخبار
- ◄ فرازی از زندگی شهید سید عبدالکریم عبادی
- ◄ فاتحان خرمشهر،شهید والامقام محمد ابراهیمی،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ وصیت نامه شهید حسن فنودی
- ◄ دیدار با مادر شهید زنگویی نهبندان
- ◄ مراسم گرامیداشت و یادبود شهدای روحانی شهرستان خوسف برگزار شد
- ◄ اجلاسیه شهدای طلبه در خراسانجنوبی برگزار شد
- ◄ مراسم گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی سپاه یادبود شهدای طلبه خوسف
- ◄ ختم قرآن کریم به یاد رفیق شهیدم یاسین مقری
- ◄ برگزاری یادواره ۷۱ شهید بخش زهان با حضور مهمانان کشوری و استانی
- ◄ وصیت نامه شهید على کاظمى خانکوک
- ◄ سرباز انقلابی امام ،رشادت های شهید والامقام رضا مشفق ثانی ،قبل از انقلاب،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ محو در عشق امام،روایتی از حال و هوای شهید والامقام حسن کباری در حسینیه جماران،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ خاطره ای از شهید ذبیحالله دهقان
- ◄ وصیتنامه شهید علی محمد زاده
- ◄ زندگی نامه شهید هاشم بخشایش