کدخبر: ۲۰۵
۲۶ فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۵۸
چاپ

متن وصیت نامه سردار شهید محمد باقر رادمرد

وصیت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

والعصر * ان الانسان لفى خسر * الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

چند وصیت به همسرم :

همسرم از تو مى خواهم هرگاه خداوند مصلحت دید از این دار ناپایدار ، رخت سفر بربندم و به دیار باقى بشتابم به هیچ وجه بى صبرى و بى تابى نکنى بلکه همچون کوه صابر و پابرجا باشى .

بدان که مرگ حق است و اجل حتمى است و هر انسانى یک روز باید خود را براى رخت بر بستن از این دنیاى فانى آماده کند . حال بعضى زودتر و برخى دیرتر ، ولى در عین حال

(( کل نفس ذائقه الموت )) و این را هم مى دانى که مرگ شروع زندگى جاوید و پایان زندگى موقت دنیوى است و فنا و نیستى براى انسان وجود ندارد پس براى کسى که از خانه اى به خانه دیگر شتافته و ترک دیدارش موقت است نباید ناراحت بود ، بلکه بایستى در حقم دعا کنى و از خداوند قادر متعال بخواهى که مرا در زمره شهداى راه خودش قرار دهد .

همسر مهـــربانم در اینجا اقرار مى کنم ، من در دوران زندگى با تو ناراحــــتى نداشتم و از تو راضى هستــم امیدوارم تو هــــم از من راضى بشـــوى و از جده بزرگوارت برایم طلب مغفرت نمــــائى چرا که حــــال ، دستم از دنیا کـــــوتاه است و نمـــــى توانم بدیهایى که در حقت کرده ام جبران نمایم .

همسر مهربانم در تمام لحظات زندگى تقوا را سرلوحه خود قرار ده و از حجاب و عفت اسلامى خود که آبروى شیعه به آن است لحظه اى غافل مشو و از خداوند که همیشه مراقب انسان است و در همه جا انسان را مى بیند ، بترس و این جمله امام را به خاطر بسپار که :

( عالم محضر خداست ، در محضر خدا معصیت نکنید ) اگر خداوند خواست که از سلاله من نسلى باقى بماند و فرزندى داشتم ، دوست دارم اگر پسر باشد محمد یا على و اگر دختر باشد حتما فاطمه اسمش را بگذارید که حداقل اولین حق پدر و مادر درباره فرزند را ادا کرده باشم .

با این وسیله و از روى درک و احساس اعلام مى دارم که چنانچه مدتى گذشت و از من خبرى نشد بعد از اتمام مدت شرعى ، مجازى ازدواج کنى ولى سعى کن فردى معتقد و باتقوا را براى همسرى خود پیدا کنى که از من بهتر باشد .

همسر مهربانم اگر نتوانستم آنطور که باید حق همسرى را درباره تو ادا نمایم مرا خواهى بخشید و اگر شهید شدم چیزهایى که به عنوان سوغاتى مثل (گردنبند و انگشتر) برایت خریده ام مال خودت ، و احدى حق پس گرفتن آنها را ندارد ولى در سایر مسائل و چیزهایى که بماند به فردى روحانى مراجعه کن و مسائل شرعى آنرا بپرس . مبادا خداى نخواسته حقى از مال صغیر و یتیم در گردنت بماند .

ضمنـــــا اگر خواستى ازدواج کنى دوست ندارم فرزندم به دست افراد ناباب و ناآگاه از اسلام بیفتد ، حتما فرزندم را به برادرم مهــــدى بسپار و از این مسئلـــه تو را مکلف مى کنم چرا کــــه همین فرزند ممکن است اگر باشــــــد شوهرت با او بدرفتارى نمــــاید یا بین او و فرزندان دیگر فـــرق قـــائل شود . در هر حـــال عاجزانه از برادرم مى خواهم که این لطف را در حق من بنماید و از فرزندم بجاى پدرش پرستارى کرده و جاى پدرش را پر کند .

و اما چند وصیت به مادر و برادرانم :

مادر و برادران و خـــواهرم از شماهـــا مى خواهم بعد از مرگ من پس از پایان مدت شــــرعى و قانونى همســــرم را تکلیف به ازدواج بکنید در این مورد او را ســـرزنش نکنید چرا که این حـــق مســــلم طبیعى و شرعى اوست و در این راه خودم به او در یافتن یک فرد لایق و مـــذهبى کمک کنید .مقدار ۱۶ روز روزه قرض دارم که ۹ روز آن کفاره هم به گردنم است و ۷ روز دیگر آن فقط قرض روزه است که حتما بعد از من آنها را رد کنید و احتیاطا ۶ ماه هم نماز یومیه برایم بخوانید .مبلغ ۱۰۰۰ تومان از آقا محسن ، ۵۰ تومان از احمد حبیبى و ۲۵۰۰ تومان از برادرم مهدى آقا و هزار تومان از مادرم قرض دارم که حتما آنها را بدهید . پولى هم که در دست برادرم محمد آقا است سهم امام و خمس آن را رد کرده و از پولى که در دفترچه حساب پس انداز دارم هم خمس و سهم امام خارج کنید تا مدیون از دنیا نروم .

احیانا اگر کس دیگرى مراجعه کرد و مطالبه مبلغى نمود به او بدهید .از تمام وابستگان مى خواهم از خون من براى مسائل مادى دنیا سوء استفاده نکنند که فــــرداى قیامت (جلـــو) آنها را خــواهم گرفت و راضى نخواهم شد .

همانطور که در قسمت اول مربوط به همسرم تذکر دادم ، گردنبند و انگشتر را از او نگیرید ولى در سایر باقى مانده بعد از من رعایت قانون شرعى ارث را بنمائید و هر طور اسلام دستور مى دهد عمل کنید ولى قدر مسلم این است که سعى کنید او را ( همسرم ) راضى نمائید چرا که از من فیضى در مدت عمرش ندیده است .

و اما مادر بسیار مهربان و عزیزم که در طى مدت عمر غیر از بدى و آزار و اذیت چیزى از من ندید ، از شما خواهش مى کنم در حق فرزند عاصى خود دعا کنید که شهید از دنیا بروم و مرگم شهادت در راه خودش باشد .مادر جان هرگاه خواستید گریه کنید بر امام حسین (ع) گریه کنید که اجرى هم خداوند براى شما در نظر بگیرد . باقر راد مرد