زندگینامه شهید ابراهیم رمضانی

زندگینامه
در عالم رویا پنجرهای به روی مادر مؤمن و مسلمان باز شد و شبه مردی که شال سبز خود را بر کمر بسته بود نمایان گشت. از مادر دلسوخته، پرسید آیا دوست داری فرزند پسری که به زودی به تو عطا خواهد شد نامش را ابراهیم بگذاری؟ فرمود آری چه افتخاری بالاتر از اینکه فرزندی داشته باشم همنام اولین بت شکن تاریخ و پیغمبر خدا! چند ماهی گذشت و سرانجام در سحرگاه دهم آبان ماه ۱۳۴۴ در خانوادهٔ مذهبی و متدین و مستضعف غلامحسین که در روستای مهدی آباد دستگردان به کار کشاورزی مشغول بودند پسر پا به عرصه وجود گذاشت و بر اساس خواب مادر، ابراهیم نام گرفت.
گویا مادر زحمتکش خبر داشت که ابراهیم در آیندهای نه چندان دور، سربازی مخلص و متقی برای امام خود که بت شکن قرن حاضر شد خواهد بود. لذا تحت توجهات خاص از شیره جان خود به او خورانید و با یاد و ذکر خدا در محافل حسینی و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) او را پرورش داد.
سال ۱۳۵۰ آمادگی رفتن به مدرسه برایش فراهم گردید. لذا تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان آیت الله کاشانی کاظمآباد شروع و پس از پایان دوره پنج ساله و با وجود گرفتاریهای زیاد و مشکلات عدیده مالی خانواده، جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی عشق آباد رفت. ولی عدم تمکن مالی و کار فراوان پدر در امور کشاورزی با عائله زیادی که داشت باعث گردید که او در سال دوم راهنمایی ترک تحصیل نماید و در کنار پدرش مشغول کار گردد.
از دوران کودکی و نوجوانی علاقهمند به مسجد و مراسم مذهبی و اهل دعا و نیایش و تلاوت قرآن بود. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به محض تشکیل بسیج عشقآباد به بسیج پیوست و در کنار کار پر زحمت فراوانی که جهت مساعدت با خانواده انجام میداد از حضور فعال در بسیج غفلت نکرد و فعالانه در برنامههای گشت و نگهبانی که معمولاً در شبها انجام میشد و همچنین در کلاسهای آموزش نظامی و عقیدتی بسیج حضوری پرثمر داشت.
برای اولین بار در تاریخ ۱۳۶۲/۴/۲۷ داوطلبانه به جبهه اعزام و با حضور در عملیات والفجر ۳ مجروح و به خانه برگشت. روح ناآرام ابراهیم دیگر او را آرام نگذاشت و بلافاصله با هماهنگی سپاه طبس به عنوان انجام خدمت وظیفه، عازم جبهههای جنوب گردید.
توفیق داشت تا قبل از شهادت در عملیاتهای مختلف از جمله عملیات بزرگ خیبر که با رمز مقدس یا رسول الله در منطقه عملیاتی هورالهویزه و جزایر مجنون انجام شد شرکت و باز هم در همان عملیات از ناحیه سر با اصابت ترکش خمپاره مجروح گردید.
۴۵ روز از ابراهیم خبری نبود تا اینکه خانواده اطلاع پیدا کردند که در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد مقدس بستری است. بهبودی کامل که پیدا کرد خدمت در جبهه را بر همه چیز مقدم دانست. لذا حضورش را در جبهه گسترش داد و مدتها به عنوان امدادگر و پزشکیار در خط مقدم به مجروحان کمک نمود.
سرانجام در عملیات بدر شرکت و صبح روز ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ مفقودالاثر شد تا اینکه با زحمت و تلاش ایثارگران گروه تفحص آثاری از پیکر پاکش در همان منطقه رؤیت گردید.
بعد از انجام امور قانونی بقایای پیکر پاک این سرباز دلاور را به زادگاهش روستای مهدی آباد منتقل و به خاک سپرده شد.
گزیدهای از وصیتنامه شهید
ای مردم، ای ملت آگاه باشید از تفرقه بپرهیزید و همیشه فرمان امام خمینی (ره) را برای خود ملاک قرار دهید و بدانید اسلام ناطق حسین زمان همین خمینی است. از او پیروی کنید. مبادا مانند اهل کوفه او را تنها بگذارید.
آخرین اخبار
- ◄ فاتحان خرمشهر،شهید والامقام محمد ابراهیمی،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ وصیت نامه شهید حسن فنودی
- ◄ دیدار با مادر شهید زنگویی نهبندان
- ◄ مراسم گرامیداشت و یادبود شهدای روحانی شهرستان خوسف برگزار شد
- ◄ اجلاسیه شهدای طلبه در خراسانجنوبی برگزار شد
- ◄ مراسم گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی سپاه یادبود شهدای طلبه خوسف
- ◄ ختم قرآن کریم به یاد رفیق شهیدم یاسین مقری
- ◄ برگزاری یادواره ۷۱ شهید بخش زهان با حضور مهمانان کشوری و استانی
- ◄ وصیت نامه شهید على کاظمى خانکوک
- ◄ سرباز انقلابی امام ،رشادت های شهید والامقام رضا مشفق ثانی ،قبل از انقلاب،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ محو در عشق امام،روایتی از حال و هوای شهید والامقام حسن کباری در حسینیه جماران،ستارگان کویر بشرویه
- ◄ خاطره ای از شهید ذبیحالله دهقان
- ◄ وصیتنامه شهید علی محمد زاده
- ◄ زندگی نامه شهید هاشم بخشایش
- ◄ رویای صادقه (از شهادت شهید والامقام علی کاجی)ستارگان کویر بشرویه